یووال نوح هراری در آثارش مانند کتاب های پرفروش انسان خردمند و انسان خداگونه و سخنرانی هایش از تاریخ انسان میگوید و در عصر حاضر بیش از هر زمان دیگری نیاز به آگاهی از تاریخ بشر است هراری میگوید یکی از بزرگترین نگرانیهایش برای رهبران بزرگ آن است که فرصتی برای تفکر ندارند و نمیتوانند […]
یووال نوح هراری در آثارش مانند کتاب های پرفروش انسان خردمند و انسان خداگونه و سخنرانی هایش از تاریخ انسان میگوید و در عصر حاضر بیش از هر زمان دیگری نیاز به آگاهی از تاریخ بشر است
هراری میگوید یکی از بزرگترین نگرانیهایش برای رهبران بزرگ آن است که فرصتی برای تفکر ندارند و نمیتوانند بر وجود خود تمرکز کنند، خواندن کتابهای هراری به ما خاطرنشان میکند که تا چه میزان لازم است خود را بشناسیم و برای تفکر زمان بگذاریم.
نه تهدید و نه تحریف، نه نقد و نه تحسین و نه ذائقه اکثریت و نه تشویق اقلیت بر کارش و صراحتش در ابراز واقعیت اثرگذار نیست؛ او واقعیت را واقعی و بهدور از اغراق یا ایجاز بیان میکند و مینویسد.
او از گذشته میآموزد و با آموختههایش به آینده شکل میدهد؛ حال را آنگونه که هست روایت میکند و آنگونه که باید باشد را درس میدهد. تنها مرزِ آن، بیمرز بودن واقعیت در جهانی است که کتمان وقایع و فجایعش، پیامدی جز تکرار تلخکامی نخواهد داشت.
«یو وال نوح هراری» زاده 24 فوریهی 1976 است؛ او روشنفکر، نویسنده، محقق و مورخی با اصالت اسرائیلی است که در دانشگاه عبری اورشلیم نیز به تدریس تاریخ مشغول است.
نامش را بسیاری از کتابخوانان و تاریخدوستان و انسانشناسان بهکرات شنیدهاند؛ کتابهایش موضوع تفسیر و تحلیل بسیاری از مجامع علمی و ادبی محسوب میشود و ستایشگرانی همچون «باراک اوباما» و »بیل گیتس» را داشته است.
درگذری کوتاه به زندگی شخصی هراری، شایانذکر است که بگوییم وی در شهری به نام «کریات آتا» که در استان حیفا واقع است، در خانوادهای یهودی دیده به جهان گشود.
هراری از سال 1993 تا 1998 در دانشگاه عبری اورشلیم مشغول به تحصیل تاریخ قرونوسطا و تاریخ نظامی بود.
وی مدرک دکترا خود را تحت نظر «استیون جی. گان» از کالج عیسی واقع در دانشگاه آکسفورد اخذ کرد.
در همان روزهایی که اتمسفر آکسفورد، هراری را تحتالشعاع قرار داده بود.
وی با نوشتههای «جراد دیاموند»، مورخ آمریکایی آشنا شد و بعدها اذعان داشت که نوشتههای این نویسنده بر وی تأثیری شگرف برجای گذاشته است.
هراری تاکنون 7 کتاب را با عناوین «انسان خردمند»، «انسان خداگونه»، «احساس خشنودی»، «بزرگترین شیادی تاریخ»، «پول» و «21 درس برای قرن بیست و یکم» به رشته تحریر درآورده است که در ادامه جنجالبرانگیزترین کتابهای این محقق چیرهدست را بررسی خواهیم کرد.
توقیف کتابهای نوح هراری در ایران
20 آبان سال 1398، «اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران» اعلام کرد که خریدوفروش کتابهای «یووال نوح هراری» در کتابفروشیهای ایران ممنوع است.
شاید خواننده این مقاله از خود بپرسد که اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران چگونه اطلاعیهای را صادر میکند که نهتنها تهران، بلکه تمامی شهرهای ایران را شامل میشود، اما جواب معینی برای این پرسش وجود ندارد و ما فقط میدانیم که در اطلاعیه مذکور، اتحادیه نسبت به خریدوفروش کتابهای هراری هشدار پیگرد قانونی داده است.
کتابهای «پائولو کوئلیو»، «الیف شافاک» حتی کتابهای «سلمان رشدی» پیش از اعلام ارتداد وی نیز جز همین ممنوعیتها محسوب میشدند.
شایعات گوناگونی پیرامون ممنوعیت انتشار آثار هراری در ایران مطرح است که سکوت اتحادیه ناشران کتاب و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز باعث تقویت این شایعات شده است که از میان آنها میتوانیم ملیت اسرائیلی هراری، همجنسگرا بودن نویسنده و تفکرات آتئیستی وی را نام ببریم.
«میثم توکلی بینا»، عضو هیئتعلمی «موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران» در نشستی در باب کتاب «انسان خردمند» گفته است: «اگر این کتاب را ضد دینی و آتئیستی بگیریم، تلقی اشتباهی نیست.» و پندارهای اینچنینی نشان میدهند که لغو مجوز آثار هراری در ایران خیلی هم نمیتواند دور از انتظار باشد.
هراری در واکنش به این ممنوعیت نشر آثارش در ایران میگوید که امیدوار است مردم ایران راههای به دست آوردن دانش را بیابند و نظرات خود را بیان کنند.
انسان خردمند از یوال نوح هراری
نخستین بار این کتاب در سال 2012 به زبان عبری منتشر شد که بهمحض انتشار در اسرائیل با استقبال زیادی مواجه شد و دو سال بعد برگردان آن به زبان انگلیسی نیز منتشر شد.
این کتاب دارای 4 بخش است که هر بخش مهمترین تحولات جامعه بشری را شامل میشود.
بخش اول «انقلاب شناختی»، بخش دوم «انقلاب کشاورزی»، بخش سوم «وحدت بشر» و بخش چهارم «انقلاب علمی» را موردتوجه قرار میدهد.
مسیر تاریخ را سه انقلاب مهم تعیین کرده است که نخستین آنها در حدود 70هزار سال پیش آغاز شد و ما آنها را انقلاب شناختی می دانیم. سپس در حدود 12هزار سال پیش بشر با انقلاب کشاورزی مواجه شد و بعد به انقلاب علمی رسیدیم که نسبت به دو انقلاب پیشین عمر زیادی نداشته و از حدود 500 سال پیش آغازشده است.
«انسان خردمند» داستان این سه انقلاب، تحولات حاصل از آنها و تاثیراتشان بر زندگی بشر است. هراری در این کتاب توضیح میدهد که چرا انسان، حاکم بلامنازع زمین است.
او میگوید ما انسانها تنها حیواناتی هستیم که میتوانیم با تعداد نامحدودی از دیگر انسانها به دلیل ویژگیهای زبانی و قدرت افسانهپردازی ارتباط برقرار کنیم؛ به بیانی باید گفت که انسانها به دلیل تخیلات مشابه با یکدیگر تعامل دارند.
تخیلاتی مانند پول که واقعیت عینی نیست و بهتنهایی ارزشی ندارد؛ زیرا نه خورده میشود و نه ازنظر بیولوژیکی سودمند است.
پول برای دیگر موجودات نیز فاقد ارزش است، چون تخیل انسان است که ارزش آن را تعیین میکند پس میتوانیم بگوییم انسان حاکم زمین است، چون در واقعیت دوگانه زندگی میکند.
او همچنین توضیح میدهد که تفاوت انسان با حیوانی مثل شامپانزه را نمیتوان در ابعاد فردی جست، بلکه برای دریافتن تفاوتهای عمده، باید موجودات دیگر را در مقایسه با انسان در سطوح جمعی بررسی کرد.
این دلیل آن است که انسانها میتوانند در جوامع مدرن امروزی خود زندگی کنند اما حیوانات درک مشخصی از این تعامل ندارند.
وی همچنین میگوید این ویژگی شاخص عامل نابودی و هلاکت انسان نیز بوده است؛ انسان به دلیل همین تعامل است که زندانها، کمپهای اجباری یا اردوگاههای مرگ را ساخته است.
هراری در «انسان خردمند» توضیح میدهد که موجودات دیگر از تواناییهای ارتباطی خود برای بیان واقعیت استفاده میکنند اما انسان با استفاده از تخیل میتواند واقعیتهای جدیدی را بسازد. این کتاب در سال 2015 برنده «جایزه کتاب ونجین» نیز بوده است.
انسان خداگونه از یوال نوح هراری
این کتاب نیز همانند «انسان خردمند» نخستین بار به زبان عبری و در اسرائیل منتشر شد. «انسان خداگونه» در ادامۀ «انسان خردمند» و برای کامل کردن آن نوشتهشده است.
این کتاب پیشآمدهای احتمالی آینده را شامل میشود و از تلاش انسان برای دستیابی به شادی، جاودانگی و قدرت خداگونه در طی قرن 21 میگوید.
در این کتاب سعی شده است تا بر اساس تجربیات گذشته، راه دستیابی انسان به خواستههایش نشان داده شود.
این کتاب رابطه میان انسان و حیوان، علل برتری انسان، انقلاب زبانی، واقعیتهای قراردادی، قدرتطلبی انسان، انسانگرایی (اومانیسم)، پیشرفتهای تکنولوژیکی و تهدیدهای حاصل از این پیشرفتها را شامل شده است.
هراری میگوید در قرن 21 انسانیت میتواند منسوخ شود.
او انسانگرایی را دانستن احساسات بهعنوان منشأ اولیه و سرچشمۀ اقتدار بشر معرفی میکند و توضیح میدهد که چگونه انسان خردمند در انسانگرایی، انسان را جایگزین خدا کرده است.
او همچنین از تهدیدات گوناگونی میگوید که بشریت را تهدید میکند. تهدیداتی که عمدهترین آنها تهدیدات هستهای، تغییرات آب و هوایی و اختلالات ناشی از فناوری است. وی هشدار میدهد که هوش مصنوعی و مهندسی زیستمحیطی تا چه حد میتواند ویرانگر باشد.
نویسنده در این کتاب خاطرنشان میکند که مشکلات گستردۀ بشری را تنها با همکاری جهانی میتوان حل کرد.
21 درس برای قرن 21 از هراری
«بیستویک درس برای قرن 21» در سال 2018 منتشر شد.
مخاطب هراری در کتاب «انسان خردمند» عمدتاً بازمان گذشته و در کتاب «انسان خداگونه» بازمان آینده مواجه میشود اما در کتاب «21 درس برای قرن 21» نویسنده زمان حال را در کانون توجه قرار داده است.
او در این کتاب کوشیده است تا راهحلهایی را برای مشکلات تکنولوژیکی، سیاسی، اجتماعی و وجودی انسان ارائه دهد.
هراری در این کتاب ترسیدن و مضطرب بودن را نکوهش نکرده بلکه میگوید راز پایان دادن به تشویشهای بشری، کاهش ترس نیست؛ ما باید بدانیم نگران چه چیزهایی باشیم، چقدر نگران باشیم و چگونه در کنار این نگرانیها با آینده مواجه شویم.
این کتاب به پنج بخش تقسیمشده است که بخشهای آن ازاینقرار است: «چالش تکنولوژیک»، «چالش سیاسی»،«یاس و امید»، «حقیقت» و «انعطافپذیری».
نویسنده در بخش اول از ادغام بیوتکنولوژی و تکنولوژی میگوید که اطلاعات ما را با چالش روبهرو خواهد کرد.
در بخش دوم جامعه، تمدن، ناسیونالیسم، دین و مهاجرت موردبحث قرار میگیرند. مباحث اصلی بخش سوم را تروریسم ، جنگ ، فروتنی ، خدا و سکولاریسم شامل میشوند.
جهل ، عدالت، پساحقیقت و افسانه علمی در بخش چهارم موردبحث واقعشدهاند که سؤالی جدی را دربر میگیرند؛ سؤالی که میپرسد:«تا کجا میتوانیم پیشرفتهای جهانی را درک کنیم و از تبهکاری جدا کنیم؟»
در بخش آخر نویسنده در قالب پرسشهایی همانند «ما که هستیم؟»، «به چه مهارتهایی نیاز داریم؟» و …، تعلیم و تربیت، معنا و مراقبه را بررسی میکند.
این کتاب توانست بهخوبی حرفهای دو کتاب پیش از خود را کامل کند و زنجیرهای پیوسته را شکل دهد.
نگاه منتقدان به هراری و کتابهایش:
معروفیت ناگهانی هراری که پس از انتشار «انسان خردمند» روی داد، این نویسنده جوان را در کانون توجهات قرارداد.
توجهاتی که بسیاری از آنها منجر به مخالفتهایی بزرگ و بحثبرانگیز یا نقدهایی دقیق و قابلتوجه شد.
بسیاری از منتقدان ایرانی «هراری» معتقدند که کتابهای این نویسنده، رویکردی ایرانستیزانه دارد و این رویکرد، خود را آنجایی نشان میدهد که هراری در کتابهایش نامی از ایران نمیآورد.
بسیاری دیگر، هراری را متهم میکنند به آنکه برای جلبتوجه عموم مردم، زبانی عامهپسند دارد که مناسب یک کتاب علمی نیست؛ اما قابل به ذکر است که عدهای دیگر همین نکته را نقطه قوت کار هراری میدانند و میگویند لحن روایی اوست که سبب شده تا کتابهایش بیش از باقی کتابهایی با موضوع مشابه به فروش روند.
نداشتن سرمشق نظری، گنجاندن حجم زیادی از دادههای مهم بهطور خلاصه در کتابهایش و عدم وجود منابع علمی مشخص و معین از دیگر انتقاداتی است که به این نویسنده وارد است.
بسیاری معتقدند که پرکار بودن یووال نوح هراری سبب شده تا از کیفیت کارهایش کاسته شود و کتابهایش به تودۀ نامنظمی از اطلاعات شبیه باشد.
بسیاری دیگر نیز پایین بودن رفرنس و کم ارجاعی بودن کتابهایش را نکوهش کرده و برای یک محقق ناپسند میدانند. (مقوله ذکر رفرنس یک نویسنده به منابع پژوهشی و همچنین رفرنس دیگر متون به یک متن یکی از مهمترین شاخصههای تعیین کیفیت متن است. )
منتقدان هراری میگویند او در کتابهایش واقعیتهای تازهای را ارائه نمیدهد اما موافقان وی نیز باور دارند که همین واقعیتهای قدیمی را هراری توانسته آنچنان گیرا و جذاب توضیح بدهد که افرادی بدون تحصیلات دانشگاهی و مقالات پیچیدۀ دانشگاهی، با تاریخ تکامل آشنا شوند.
یووال نوح هراری جز نخستین کسانی محسوب میشود که کوشید تا دادههای سنگین علمی را به زبانی ساده در اختیار عموم مردم قرار دهد و بسیاری از خوانندگان این سادگی زبان و صراحت وی را در سخن گفتن با توده مردم میستایند.
چرا باید آثار هراری را خواند؟
آنچه انسان را وامیدارد به پنهان کردن مشهودات، ترسی است نهادینهشده نسبت به زیستن در بستر درد.
دردِ خواندن تاریخی که گواهی میدهد بر کوتاهیها و تندرویهای بشر، درد فهمِ سیر تکاملی که انسانیت را به قهقرا کشیده و درد زیستن در جهانی که آیندهاش را مخلوقاتِ انسان قرار است شکل دهند.
اکنون نیاز است تا درد را به جان بپذیریم تا شاید راهی بیابیم بهسوی بهتر زیستن و مفیدتر نفس کشیدن.
کنون درد عنصری است لازم برای تشخیص جایگاهمان در جهانی که اخلاقیاتش بر مدار ثانیه تغییر و تحول را تعبیر میکند.
انسان، بهعنوان حاکم زمین نیاز است تا جایگاه خود را بشناسد و بداند که در آینده چه چیزهایی را تجربه خواهد کرد.
هراری را باید خواند چون از تاریخ میگوید و خواندن تاریخ الزامی است مهم برای کسب آگاهی.
هراری میگوید یکی از بزرگترین نگرانیهایش برای رهبران بزرگ آن است که فرصتی برای تفکر ندارند و نمیتوانند بر وجود خود تمرکز کنند، خواندن کتابهای هراری به ما خاطرنشان میکند که تا چه میزان لازم است خود را بشناسیم و برای تفکر زمان بگذاریم.