میلان کوندرا داستان نویسی فیلسوف و اندیشمندی نوگرای اهل چک و خالق رمان بار هستی
میلان کوندرا Milan Kundera داستان نویسی فیلسوف و اندیشمندی نوگرای اهل چک است که در ایران او را بیشتر به خاطر رمان بار هستی می شناسند.
نوشته های او نه سیاه ند و و نه سپید؛ نه انقلابی و نه منفعل ؛ نه دور است و نه نزدیک؛ نه آرام و نه طوفان.
میلان کوندرا 92 ساله است و چالش های زیادی را تجربه کرده؛ ممنوعیت انتشار آثارش را چشیده، جادوی تصاویر در سینما را همراه لغاتش ساخته، تدریس کرده، برای آرمانهایش مبارزه کرده و شعار سر داده و از تلخ تا شیرین را چشیده.
او هیاهو و مصاحبههای جنجالی و تیترهای درشت روزنامه نیست، تمام عمرش را در سکوتِ دنیای شخصیاش به مطالعه و تحقیق و تفحص گذرانده است.
در باره سبک نوشتاری میلان کوندرا:
“میلان کوندرا”در سال 1929 در جمهوری چک،دیده به جهان گشود. پدرش نوازنده پیانو بود و از سال 1948 تا 1961، ریاست “آکادمی موسیقی برنو” را برعهده داشت. همین امر سبب شد تا کوندرا از سنین کم با موسیقی عجین شود و این الفت میان نُتها و الفبا، بعدها خود را در کتابها و آثارش نیز نشان داد.
در سال 1947، هنگامیکه میلان نوجوانی 18 ساله بود، حزب آلمان نازی در جنگ جهانی دوم شکست خورد و پس از این اتفاق، کوندرا به “اتحادیه جوانان حزب کمونیست چکسلواکی” پیوست.
کوندرا شعرگویی و دوستی با ادبیات را از 14 سالگی آغاز کرده بود اما در سال 1948 برای تحصیل در رشته “ادبیات و زیباییشناسی”، راهی دانشگاه “کارلف” در پراگ میشود؛ دانشگاهی معروف و قدیمی که بزرگانی همچون “انیشتین” نیز در آن روزگار به سر بردهاند.
حضور کوندرا در رشته ادبیات و زیبایی شناسی طولی نکشید و وی خود را به «دانشکده فیلم و سینما» منتقل کرد. در همین سالها به دلیل انتقادهایش از حکومت، از حزب کمونیست چکسلواکی اخراج شد و تا مدتها بعد از این اخراج نیز نتوانست به حزب بازگردد.
سال 1968 جنبشی مهم با نام “بهار پراگ” برای گسترش آزادیهای فردی و اجتماعی در چکسلواکی پدید آمد و کوندرا و بسیاری از هنرمندان و نویسندگان وقت به حمایت از این جنبش برخاستند و همین جنبش سبب شد تا در اوت 1968 و پس از اشغال کشور توسط ارتش سرخ، نام میلان کوندرا در لیست سیاه قرار گرفته و انتشار و فروش کتابهایش ممنوع شود؛ اما این آخرین زخمی نبود که کوندرا از دستان وطن میخورد و آخرین سمی نیز نبود که ناچار به تحمل تلخی مرگبارش شد.
یک سال پس از این حادثه، کوندرا از دانشکده سینما نیز اخراج شد و در سال 1975 کوندرا و همسرش به دعوت دانشگاه “دانشگاه رن 2” به فرانسه رفتند و در فرانسه به دلیل ابراز و ارائه عقاید سیاسیاش، ملیت چکسلواکی از کوندرا گرفته شد.
کوندرا از سال 1985 تاکنون، مصاحبههای مطبوعاتی بزرگ را نپذیرفته و کارهایش را در سکوتی آشکار پیش میبرد.
کوندرا میگوید داستاننویسان در خدمت تاریخنویسان نیستند و همین امر توضیح میدهد که چرا در آثار کوندرا، وقایع سیاسی و اجتماعی سرآغاز مسیریاند که به شهود فردی و کشف ویژگیهای انسانی میانجامند.
کوندرا از همان آغاز به آزادی نویسندگان معتقد بوده و همین اعتقاد باعث شد تا در مجلس چهارم نویسندگان چکسلواکی در ژوئن 1967، سخنرانی پرشوری را ایراد کند که محتوای آن تحقق آزادی برای نویسندگانی بود که فکر میکردند توسط تشکیلات خودکامهی کمونیستی به اسارت گرفته شدهاند.
کوندرا در زمانهای پرورش یافت که کشورش درگیر تب تند اتفاقات سیاسی بود و این تب سوزان، زندگی کوندرا را هم بیگزند نگذاشت و او تجربیاتی را کسب کرد که عمق تلخیشان در کتابهایش نمود پیدا کرده است.
ویژگی مهم کوندرا
برای پی بردن به ویژگی مهم این نویسنده خوشآوازه باید نگاهی دقیقتر به کارنامه کاری انداخت .
نخستین مجموعه شعر کوندرا “انسان؛ بوستانی عظیم” نام داشت که درونمایه آن به تبعیت از احوالات روزگار سیاسی-اجتماعی بود و انتقادی صریح و بیپرده را نسبت به ادبیات دولتی ارائه میداد.
این کتاب در سال 1953 و درست در زمانی منتشر شد که کوندرا از حزب کمونیست چکسلواکی اخراج شد.
دومین مجموعه شعر او 4 سال بعد و در سال 1957 منتشر شد که “تک گویی” نام داشت و توصیفی بود از رفتارها و کردارهای انسانی و روابط عاشقانه که صریح روایت شده بودند.
“عشقهای خندهدار” نخستین مجموعه داستان کوندرا بود که 7 داستان کوتاه را شامل میشد و تاریخ انتشار آن به سال 1969 بازمیگردد.
عناوین این داستانها از این قرار بود: “هیچکس نخواهد خندید”، “سیب طلایی میل ابدی”، “بازی اتواستپ”، “سمپوزیوم”، “بگذار مردههای پیر برای مردههای جوان جا بازکنند”، “دکتر هاول بعد از بیست سال”، “ادوارد و خدا”.
در این کتاب کوندرا با بهرهگیری از عقاید فروید، عمیقترین احساسات انسانی ما را در قالب داستان تحریک میکند و با واکاوی روانی شخصیتها و قهرمانهای داستانهایش، ما را به سفری درون تاریکیهای شخصی افراد میبرد.
“دون ژوان” نیز رمانی معروف از کوندرا است که تاریکترین خصیصهها و کدرترین امیال شرارتبار انسان را بررسی میکند.
در حقیقت این کتاب داستان مردی خوشسیما است که از جذابیت خود برای اغوا کردن زنان و کشتن پدرانشان بهره میبرد تا اینکه شیطان وارد داستان میشود و به کمک روح یکی از همین پدران، مسیر داستان را متحول میسازد.
“شوخی” در سال 1967 نوشته شد؛ از نکات مهم این کتاب تعدد راویان است. محور اصلی “شوخی” داستان زندگی مردی به نام “لودویک یان” است که کتاب با نگاهی عمیق و تفکربرانگیز، هستی انسان را در خلال ماجراهای پیش آمده برای لودویک بررسی میکند.
“زندگی جای دیگریست” نیز از مشهورترین آثار میلان کوندرا است.
قهرمان این کتاب شاعری است به نام “یارومیل” که کوندرا در حماسه طنزآمیز خود و با روایت زندگی “یارومیل”، مفاهیمی همچون کودکی، جوانی، مادری و شاعری را به چالش میکشد.
اشارات سیاسی و اجتماعی این کتاب متعدد است و زبان آن، زبانی فیلسوفانه و محتوای آن نقدی است جدی بر رمانتیسم.
کوندرا کتاب “کتاب خنده و فراموشی” را در فرانسه نوشت.
این کتاب هفت بخش و هفت راوی جداگانه را شامل میشود که در داستانهایشان به تاریخ، سیاست و مفهوم کلی زندگی میپردازند. به چشم آمدن رئالیسم جادویی از نقاط قوت این کتاب است.
بیشتر مخاطبان ایرانی کوندرا را با رمان “سبکی تحملناپذیر هستی” یا “بار هستی” میشناسند.
خفقانهای اجتماعی و اوضاع نابهسامان سیاسی در این کتاب به خوبی مشهود است و در عین حال، روایت عمیقترین عواطف و حالات انسانی نیز مورد توجه واقع شده است.
وجه مشترک تمامیآثار کوندرا را میتوانیم مفهوم زندگی و هستی انسان قلمداد کنیم. جهانِ پارادوکسیکال کوندرا، شگفتی خاصی را به قلمش بخشیده است.
دوستدران آثار کوندرا چه کسانی هستند
میلان کوندرا به دنبال مرهم گذاشتن بر زخمهای عمیق و عفونی بشریت یا خون دادن به کالبد بیجان اندوه و رنجهای تاریخی نیست، بلکه او به جراحی تمامی دردهایی میپردازد که ماندن و نادیده گرفتنشان میتواند صدور حکم مرگ باشد برای روان آدمی.
کوندرا زخمها را تشریح کرده و عمیقترین عصبها را تحریک میکند تا مخاطب بیش از آنکه دنبال پاسخ باشد، بیشتر و بهتر بپرسد و برای پرسشهایی با کیفیت هرچه تمامتر، تلاش کند.
دغدغۀ کوندرا، دغدغۀ انسان و رنجهایش است. او هستی انسان را از همان آغاز بررسی کرده و همراه اشکهایش میشود تا دریابد که رفتارهای ما ریشه در کدام بخش از روحمان دارد؟
زبان کوندرا زبانی فلسفی است که همراه با داستان میشود و تفکر و تامل را هدیه میدهد. علاقهمندان به فلسفه و فضاهای درگیرکننده داستانی، کوندرا را همیشه تحسین کرده و دوست میداشتهاند.
بسیاری میگویند کوندرا میراثدار سنت داستان نویسی اروپاست. کوندرا از ویژگیهای آشکار و رفتارهای عیان نمیگوید، بلکه به عمق سفر کرده و پنهانیترین زوایای آدمی را میجوید.
مسائل وجودی در رمانهای کوندرا بسیار مهم و پررنگاند و خواندن کتابهایش برای تمام کسانی که از کتاب خواندن، اندیشیدن را میجویند، واجب و لذتبخش است.
رنجهایی که کوندرا از آن مینویسد، رنجهای خیالی و افسانه ای نیستند، بلکه در شب و روز تمامیانسانها یافت میشوند. کوندرا از تمامی “چراییها”، “هرگزها”، “کدامها”، “علتها” و “معلولها” مینویسد.
از عشق میگوید و خودخواهیهایش، از وطن میگوید و بیگانه بودنهایش، از تولد میگوید و جبر، از تیرگی انسان بودن و ناامیدی از زیستن، از نزاعهای درونی و آرامشهای تصنعی، از موقعیتهایی که اختیار یافتن نفس را سلب میکنند.
کوندرا به درون آدمی نزدیک است، آن بخش از درون که سعی میکنیم یا نادیدهاش بگیریم و یا انکارش کنیم. کوندرا را تمامی کسانی که صراحت و صداقت میجویند، دوست خواهند داشت، کسانی که عمق بیشتر از رمان میطلبند.
دیدگاه منتقدین و حواشی پیرامون کوندرا
“شوخی” نخستین اقتباس سینمایی کوندرا محسوب میشود.
کتاب “شوخی” چهار شخصیت اصلی با نامهای “لودویک”، “هلنا”، “یاروسلاو” و “کوستکاو” دارد که محتوای اصلی آن آرمانهای سیاسی و سرخوردگی حاصل از افول این آرمانها است؛ آرمانها و شعارهایی که روزی به توخالی بودن و پوچ بودنشان پی برده خواهد شد.
“جارومیل ژیرس” در سال 1968 فیلمی را بر اساس این کتاب ساخت که پس از حمله کشورهای عضو پیمان ورشو به چکسلواکی، فیلم توقیف شد و هیچگاه به نمایش درنیامد.
با اینکه “میلان کوندرا” معتقد است که کارهایش در عرصه تصویر نمیتوانند آنگونه که باید و شاید، عمق محتوا را برسانند ولی خودش برای ساختن فیلم “سبکی تحمل ناپذیر هستی” با کارگردان فیلم، “فیلیپ کافمن”، همکاری داشته و نتیجه این همکاری دومین کار اقتباسی این نویسنده در حوزه سینما و فیلم است.
در سال 1971، کوندرا نمایشنامهای را با نام “ژاک و اربابش” را نوشت که به کارگردانی “اوالد شورم” اجرا شد و هیچگاه هیچکس در طول اجرای نمایش در طی 15 سال، نفهمید که نویسنده اصلی آن کوندرا است.
این نمایش زمانی بر صحنه اجرا شد که کوندرا و همسرش مهاجرت کرده بودند.
در سال 1972 کوندرا رمانی را با نام “والس خداحافظی” نوشت که سبب شد تا جایزه “موندلو” را کسب کند.
کوندرا برای کتاب “کتاب خنده و فراموشی” نیز در سال 1980، جایزه .”Commonwealth Awards” را در آمریکا کسب کرد.
رمان “جاودانگی” نیز جایزه روزنامه “ایندیپندنت” را در انگلیس برای کوندرا به ارمغان آورد.
بسیاری از منتقدان معتقدند که کوندرا اندیشه فلسفی خود و جریان فلسفه در داستانهایش را از “فریدریش نیچه” و “رابرت موزیل” آموخته و خود نیز توانسته بر بزرگانی همچون “آدام تریلول” و “آلن دوباتن” تاثیر بگذارد.
آنان نقد جوامع ایدئولوژیمحور و مدرنیته را از عناصر مهم کتابهای کوندرا میدانند.
“میلان کوندرا” محبوبیت و مقبولیتی عمیق نزد دوستداران جدی ادبیات دارد و چندین بار هم کاندیدای جایزه نوبل ادبیات شده است.
آثار ترجمه شده کوندرا در ایران:
“میلان کوندرا”، این داستاننویسِ فیلسوف، توانسته بهخوبی جای خود را در کتابخانه ایرانیان باز کرده و هواداران بیشماری را میان فارسیزبانان، جذب کند.
کتابهای وی در ایرن توسط مترجمان و ناشران با کیفیتی منتشر شدهاند و مخاطبان جدیتر ادبیات حتما سری به دنیای عجیب و رازآلود کوندرا زدهاند.
آثار میلان کوندرا :
- مجموعه داستان عشقهای خندهدار ترجمه فروغ پوریاوری -انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
- رمان شوخی ترجمه فروغ پوریاوری – انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
- رمان مهمانی خداحافظی ترجمه فروغ پوریاوری -انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
- داستان زندگی جای دیگریست ترجمه پانتهآ مهاجر کنگرلو -نشر تنویر
- رمان خنده و فراموشی ترجمه فروغ پوریاوری -انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
- رمان بار هستی ترجمه پرویز همایونپور – نشر گفتار
- رمان جاودانگی ترجمه حشمتالله کامرانی – نشر تنویر
- کتاب هویت ترجمه پرویز همایونپور – نشر قطره
- کتاب جهالت ترجمه آرش حجازی – انتشارات کاروان
- رمان جشن بی معنایی ترجمه قاسم صنعوی – نشر بوتیمار
- رمان کلاه کلمنتیس ترجمه احمد میرعلائی – انتشارات دماوند
- ژاک و اربابش ترجمه فروغ پوریاوری – انتشارات روشنگران و مطالعات زنان
جمع بندی
کوندرا اهل رسانهبازی و هیاهوهای بهخصوص عصر دیجیتال کنونی نیست؛ اما ظاهر ساکتش باطنی پر از حرف و داستان را شاهد است که رنجها کشیده و تلخیها چشیده و ناحقها شنیده است.
وی در کتابهایش به دنبال اسطورهسازی نیست و از رمان بهره میگیرد تا “انسان” را آن طور که هست ببیند و بجوید و سپس بداند که چگونه باید باشد.
کوندرا فردیت را از جمعیت جدا نمیکند و همواره کوشیده است تا به مردمان عادی در بطن اجتماع نزدیک باشد.
علاقه مندان به آثار کوندرا میتوانند کتابهای این نویسنده را از سایت فروش آنلاین کتاب ساربوک با ارسال کاملا رایگان تهیه کنند.