چهارشنبه, ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ / قبل از ظهر / | 2024-04-24
کد خبر: 7026 |
تاریخ انتشار : 07 آبان 1401 - 9:05 | ارسال توسط :
809 بازدید
0
13
ارسال به دوستان
پ

کتاب تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها داستانی است که نصرالله قادری براساس سرگذشت ابوذر غفاری، صحابه‌ی رسول اکرم (ص)، روایت کرده است. در این کتاب، احادیث، روایات و نقل‌قول‌های تاریخی با بال خیال نویسنده به پرواز درآمده‌اند تا روایتگر یکی از چهره‌های جاودانه‌ی صدر اسلام باشند. درباره‌ی کتاب تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها کتاب تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین […]

کتاب تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها داستانی است که نصرالله قادری براساس سرگذشت ابوذر غفاری، صحابه‌ی رسول اکرم (ص)، روایت کرده است.

در این کتاب، احادیث، روایات و نقل‌قول‌های تاریخی با بال خیال نویسنده به پرواز درآمده‌اند تا روایتگر یکی از چهره‌های جاودانه‌ی صدر اسلام باشند.

درباره‌ی کتاب تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها

کتاب تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها، جلد دوم از چهارگانه‌ی نصرالله قادری است و همانند سه جلد دیگر، در این کتاب نیز به سرگذشت صحابه‌ی رسول اکرم پرداخته شده است. نویسنده در این داستان، به سراغ ابوذر غفاری، یار غریب و ناشناخته‌ی پیامبر اکرم (ص)، رفته است.

در این داستان که از زبان ابوذر روایت می‌‌شود، او خود را کاتبی می‌داند که در برابر کویر و تنهایی باید مأموریت خود را به انجام برساند. مأموریت او نوشتن است و اکنون که در زندان خلیفه گرفتار شده است باید مأموریتش را به سرانجام برساند. او می‌نویسد اما نه برای آنکه خالی شود، می‌نویسد برای آنکه شعله‌ور گردد و خاکسترْ وجودش را فراگیرد.

نصرالله قادری در کتاب تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها کوشیده است تا خیال و حقیقت را به هم گره بزند و تصویری حقیقی از این صحابه‌ی گران‌قدر ارائه کند. در نگارش این داستان، منابع اهل سنت و اهل تشیع به یک اندازه مورد توجه بوده‌اند.

نصرالله قادری در مقدمه‌ی این کتاب نوشته است که خودش را یک نویسنده می‌داند، نه تاریخ‌نویس؛ پس تقلید و تخیل را در کنار هم به کار گرفته تا نه‌تنها اثرش رنگی از حقیقت داشته باشد، بلکه به رنگ‌و‌بوی تخیل نیز آراسته شود. بر این اساس، کتاب تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها، اگرچه کتاب تاریخ نیست، سندیت تاریخی دارد.

سراسر کتاب تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها مزین به آیات، احادیث، روایات و حتی استناد به کتاب‌های سایر ادیان است و می‌تواند برای خواننده بسیار آموزنده باشد.

درباره‌ی مجموعه‌ی متون فاخر

مجموعه‌ی کتاب‌های متون فاخر شامل رمان‌هایی است که انتشارات نیستان از نویسندگان گوناگون به چاپ رسانده است. کتاب «ناله‌های عشق» و «تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها» به عنوان جلد اول و دوم از چهارگانه‌‌ی نصرالله قادری در این مجموعه قرار می‌گیرند.

کتاب ناله‌های عشق به روایت زندگانی سلمان فارسی می‌پردازد و تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها داستانی است که درمورد زندگی ابوذر غفاری نگاشته شده است.

جلد سوم این مجموعه «شور شیرین عشق» است که شرحی است از زندگی و سرگذشت بلال حبشی و جلد چهارم که عنوان آن در حال حاضر نامشخص است، مقداد را، به عنوان یار و یاور و صحابه‌ی پیامبر اکرم، به خواننده می‌شناساند. از این مجموعه، تاکنون تنها جلد اول و دوم آن منتشر شده است.

این کتاب به مخاطبان و علاقه‌مندان رمان‌های تاریخی، به‌ویژه تاریخ صدر اسلام، پیشنهاد می‌شود. همچنین برای خوانندگانی که به وجود مستندات تاریخی در داستان اهمیت می‌دهند، مناسب خواهد بود.

با نصرالله قادری بیشتر آشنا شویم

نصرالله قادری زاده‌ی 1339، نویسنده، منتقد، کارگردان و مدرس سینما و تئاتر است که آثار بسیاری را چه در قالب کتاب و چه در قالب مقاله و پژوهش به نگارش درآورده است.

نصرالله قادری علاوه بر تألیف و پژوهش، سمت‌هایی از جمله مدیریت انتشارات نمایش، عضویت در کانون ملی منتقدان تئاتر ایران وابسته به A.I.C.T و عضویت در کانون مدرسان خانه‌ی سینما را به عهده داشته است.

از آثار این نویسنده می‌توان به کتاب‌های «امشب باید بمیرم»، «یک قمقمه از کوثر»، ‏«ناله‌های عشق» و… اشاره کرد. نصرالله قادری همچنین در نشست تخصصی درام‌‌نویسی با موضوع «هم‌نشینی فن و تکنیک و کشف و شهود در فرایند خلق درام» با مؤسسه‌ی آفرینش‌های هنری آستان قدس رضوی همکاری داشته است.

در بخشی از کتاب تنهاترین عاشق، عاشق‌ترین تنها می‌خوانیم

منم در وسط کویر، و تنهایی بیداد می‌کند. شاید هرگز این کاغذپاره‌ها که سرخ می‌کنم به دست احدی نرسد، اما مهم نیست. من مأمور به نوشتنم. کائنات همه چشم شده تا بخواند.

من نمی‌نویسم که خالی شوم. می‌نویسم که پر شوم، که آتش بگیرم، که خاکستر شوم، که آن راز را در این «وقت» بدانم. همیشه نوشتن برای من جشن خون بوده است. و اکنون خون‌ریزان روح است.

من سال و ماه و روز را گم کرده‌ام. نمی‌دانم چند وقت در آن سرداب بودم. نمی‌دانم اکنون چه زمانی است. اما جانم گواهی می‌دهد که باید محرم باشد. چون آسمان خون می‌گرید. چون کائنات نوحه می‌خواند. چون از نینوا صدای مردی را می‌شنوم که مردمان را به یاری خدا می‌خواند. چون تشنه‌ام. طاقتم طاق شده، چون دوست می‌دارم که بانوی آب سیرابم کند، چنان‌که با اولادش کرد. چون برای من هر روز زندگی، عاشورا و هر ماه محرم بوده است. چون مرا آموخته‌اند که وقتی در میدان حق و باطل نیستی چه به نماز ایستاده باشی یا به شراب نشسته باشی، هر دو یکی است. چون عاشورا برای من معیار حق و باطل بوده است.

به زندانبان بیچاره جوانم فکر می‌کنم که چه مرارت‌ها می‌کشید در آن گرمای طاقت‌فرسا به هنگامه‌ای که شلاقم می‌زد و به هر ضربه خدای را سوگند می‌داد که این رنج که از بهر او می‌برد را پذیرا باشد. درحالی‌که ذره‌ای از خدا را شلاق می‌زد. به مادرکم فکر می‌کنم، که هنوز غروب هر روز کنج مهتابی حیاط مشرف به کوچه منتظر بازگشت من است و زیر لب دعا می‌خواند. به آن قاضی فکر می‌کنم که ماننده سگ هار بود و سه نوبت مرا گاز گرفت.

فهرست مطالب کتاب

مقدمه
1: بقایای روحیِ روح حقیقی!
2: سربلند و باوقار بمیر!
3: آن مرد در باران آمد!
4: هزار هزار چشم در خانه تن!
5: اولین سلامی که در اسلام گفته شد!
6: ستیز با مهر گسترِ بخشندهِ بخشایشگر
7: کشتی در اقیانوس نور
8: افسون بودگاری!
9: ما را تمام لذت هستی به جستجوست!
10: صدای بال هزار هزار فرشته می‌آید!
11: اشک زن‌ها را لمس نکنید مقدس است!
12: بعضی مرگ‌ها فقط یک نقطه کوچکند، همین!
13: ستاره‌ها را بو کن!
14: من می‌خواهم او زنده بمیرد!
15: آن مرد با استخوان شتر در دست آمد!
16: او جانشین همه نداشتن‌هاست!
17: وَ این سفر یگانه بود!
18: نوشته‌اند: «خدا عشق است!»
19: او که تنها بود و در روز رستاخیز تنها مبعوث می‌شود!

لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط کتاب صوتی سلام صدا در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما