معرفی کتاب اطلس دل اثر برنه براون
کتاب اطلس دل نقشه راهی است برای بررسی 87 عاطفه انسانی و چگونگی به زبان آوردن آنها
آیا تا به حال خود را در مجموعه ای از احساسات گم کرده اید که قادر به تشخیص آنها نیستید؟
یا گاهی اوقات تلاش کرده اید که عصبانیت یا اضطراب دیگران را درک کنید ،مخصوصا کسانی که قادر به انتقال صحیح افکار خود نیستند؟
برخی از احساسات ممکن است مبهم بوده و توصیف آنها دشوار باشد در چنین شرایطی روشهایی وجود دارد که احساسمان را برای هم خود و هم برای دیگران توصیف و تشریح کنبم
اگر می خواهید احساسات و چگونگی بهبود ارتباط خود با خود و دیگران را درک کنید، کتاب اطلس دل ارزش خواندن دارد
کتاب «اطلس دل» اثری نوشته «برنه براون» است که اولین بار در سال 2021 انتشار یافت.
«براون» در این کتاب تأثیرگذار، گستره ای پیچیده از عواطف، رفتارها و افکاری را به تصویر می کشد که به واسطه تجارب ما به وجود می آیند.
او با زبانی فکر شده و دقیق به مخاطبین کمک می کند به درکی کامل تر از احساسات خود دست یابند و این احساسات را به شکلی بهتر برای سایرین بیان کنند.
«براون» از طریق خاطرات، شوخ طبعی، و داده های مستدل، روایتی مجاب کننده را به وجود می آورد.
کتاب به واسطه تشریح وضعیت های شکل گرفته در ذهن پس از تجربه عواطف سخت، به ما نشان می دهد چگونه عاطفه یا تجربه ای به ظاهر مفرد—به عنوان نمونه، شرم—چندین گونه مختلف دارد که هر کدام، باعث به وجود آمدن احساسی متمایز در افراد می شود.
فهرست کتاب اطلس دل
- مقدمه
- چطور شروع شد
- فصل اول: جاهایی که میرویم وقتی اطمینانی وجود ندارد یا اوضاع تحملناپذیر است
- فصل دوم: جاهایی که میرویم وقتی مقایسه میکنیم
- فصل سوم: جاهایی که میرویم وقتی کارها طبق برنامه پیش نمیروند
- فصل چهارم: جاهایی که میرویم وقتی اوضاع فراتر از درک ماست
- فصل پنجم: جاهایی که میرویم وقتی چیزها آنطور که بهنظر میآیند نیست
- فصل ششم: جاهایی که میرویم وقتی درد میکشیم
- فصل هفتم: جاهایی که با دیگران میرویم
- فصل هشتم: جاهایی که میرویم وقتی کم میآوریم
- فصل نهم: جاهایی که میرویم وقتی در جستوجوی ارتباطیم
- فصل دهم: جاهایی که میرویم وقتی قلبمان گشوده است
- فصل یازدهم: جاهایی که میرویم وقتی زندگی خوب است
- فصل دوازدهم: جاهایی که میرویم وقتی احساس مظلومیت میکنیم
- فصل سیزدهم: جاهایی که برای خودارزیابی میرویم
- دربارهی نویسنده
- دربارهی تصویرگر
از متن کتاب با نقشه درست پیش برویم
وقتی تواناییها، دستاوردها یا شخصیت کسی به ما الهام میبخشد یا وقتی چیز دیگری همچون هنر یا طبیعت را میبینیم که به ما الهام میبخشد، آن را «تحسین» میکنیم.
جالب اینجاست که تحسین اغلب باعث میشود که بخواهیم خودمان را بهتر کنیم. با این حال، این باعث نمیشود که بخواهیم شبیه شخص یا چیزی باشیم که تحسینش میکنیم، ما فقط میخواهیم نسخهی بهتری از خودمان باشیم.
برای مثال، من بسیاری از ورزشکاران زن را تحسین میکنم. نمیخواهم در مسابقات حرفهای شرکت کنم، اما آنها به من انگیزه میدهند تا بهترین ورزشکاری باشم که میتوانم. بسیار خب، گاهی میخواهم در مسابقات حرفهای شرکت کنم. اما در مسابقات دست چندم.
«تکریم» که گاهی عشقورزی، ستایش یا احترام نامیده میشود، عشق عمیقتری از تحسین یا احترام است و اغلب با احساس ارتباط معنادار با چیزی بزرگتر از خودمان همراه میشود.
من نمیتوانم بدون فکرکردن به کلیسا به این کلمه فکر کنم. احتمالاً این تعریف پژوهشی به همین دلیل است:
«تکریم فضیلتی اساسی است که مشخصهی آن احساس احترام عمیق، عشق و تواضع در مقابل چیزی مقدس یا متعالی است.»
جالب اینجاست که درحالیکه تحسین سبب بهترشدن خودمان میشود، به نظر میرسد که تکریم سبب میل به ارتباط با چیزی میشود که به آن احترام میگذاریم و میخواهیم به آن چیز یا شخص نزدیکتر شویم.
کلمهای که بعداً به لیستمان اضافه شد، کلمهی «توهینآمیز» بود. پس از اینکه تمام مقالات مرتبط با تکریم را خواندم، درمورد نحوهی تعریف این واژه کنجکاو شدم؛ چون همیشه آن را در نتفلیکس میبینم.
حتماً این واژه برچسبی کلیدی برای الگوریتم آن بود. آنها برچسبهایی داشتند تحت عنوان کمدیهای توهینآمیز، کمدیهای موقعیت توهینآمیز، پویانماییهای توهینآمیز برای بزرگسالان، استندآپ توهینآمیز، کمدیهای بریتانیایی توهینآمیز و موارد دیگر.