پنجشنبه, ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ / بعد از ظهر / | 2024-04-18
کد خبر: 5148 |
تاریخ انتشار : 04 مرداد 1401 - 21:34 | ارسال توسط :
1129 بازدید
0
10
ارسال به دوستان
پ

کتاب عشق ورای ایمان نوشته‌ی پائولو کوئیلو، برگرفته از سخنان یک روحانی مسیحی به نام هنری دراموند درباره‌ی جنبه‌های روحانی و روان‌شناسانه عشق است.

معرفی و دانلود کتاب عشق ورای ایمان

معرفی کتاب عشق ورای ایمان

کتاب عشق ورای ایمان نوشته‌ی پائولو کوئیلو، برگرفته از سخنان یک روحانی مسیحی به نام هنری دراموند درباره‌ی جنبه‌های روحانی و روان‌شناسانه عشق است.

کتاب عشق ورای ایمان (The supreme gift)، از نظریات هنری دراموند نویسنده‌ی اسکاتلندی که یک روحانی غیر رسمی مسیحی بود، اقتباس گرفته شده است. او برای جمعیت‌های کوچک صحبت می‌کرد ولی هیچ‌گاه وارد حرفه‌ی روحانیت نشد، در عوض خود را وقف تدریس علوم طبیعی نمود. کتاب او با عنوان موهبت الهی بیش از یک قرن پیش به چاپ رسید و خیلی زود در سراسر دنیا به عنوان زیباترین متن ادبی درباره‌ی عشق مشهور شد.

پائولو کوئیلو (Paulo Coelho)، بی‌شک اثرگذارترین نویسندۀ معاصر دوران ماست که در اغلب کتاب‌هایش به موضوع عشق و ایمان می‌پردازد. او برای خلق این اثر ادبی به سراغ کتاب موهبت الهی هنری دراموند رفته و بازنویسی و روایت خود را از آن ارائه نموده است.

جملات برگزیده‌ی کتاب عشق ورای ایمان:

– عشق تنها انرژی حقیقی زندگی است.
– نمی‌توان عاشق بود ولی خشمگین و عصبی رفتار کرد.
– کاری که براساس عشق انجام شود، نیازی به جایزه و انعام ندارد.
– در دنیا فقط یک چیز مهم‌تر و باارزش‌تر از شادی است و آن پرهیزکاری است.
– مهربانی بخش فعال و عملی عشق است، آنجا که عشق پا به میدان عمل می‌گذارد.

در بخشی از کتاب عشق ورای ایمان می‌خوانیم:

در بسیاری از ادیان، روز یا اوقات خاصی برای عبادت تعیین شده و آن لحظات، لحظاتی مقدس‌اند. آیا وقتی عاشق کسی باشیم، مشتاقانه منتظر روز و ساعت ملاقات با محبوبمان نیستیم؟ آیا نمی‌خواهیم خود را در راه این عشق فدا کنیم؟ این دقیقاً همان مفهوم عشق به خداست. اگر چنین عشقی داشته باشیم، ناخودآگاه به تمام قوانین پروردگار عمل خواهیم کرد. عشق ما را ملزم می‌کند تا از دستورات خدا با اشتیاق اطاعت کنیم. وقتی کسی عاشق است، نیازی نیست به او بگوییم باید به پدر یا مادرش احترام بگذارد. لازم نیست تعهدات او را یادآوری کنیم یا به او بگوییم نباید دیگران را به قتل برساند. گفتن این قوانین درواقع اهانت به اوست چون او عاشق همنوعان خودش است. اگر به او بگوییم، از کسانی که دوستشان دارد نباید دزدی کند درواقع به او توهین کرده‌ایم. همان‌طور که اگر از او بخواهیم شهادت دروغین بدهد، به او اهانت کرده‌ایم. او ناخودآگاه هیچ‌کدام از این کارها را انجام نخواهد داد همان‌طور که هرگز قادر نیست نظر سوئی به زن همسایه‌اش داشته باشد. پس عشق تکمیل‌ کنندۀ قوانین است.

عشق همان قانونی است که بقیۀ دستورالعمل‌ها را شامل می‌شود. همۀ آن‌ها زیرمجموعه‌ای از عشق‌اند. عشق همان حکم و دستور الهی است که بقیۀ احکام و دستورات را قضاوت می‌کند. عشق راز زندگی است.

در عباراتی که چند دقیقۀ پیش برایتان خواندم، در واقع شما، مهم‌ترین دستورالعمل رسیدن به خیر مطلق را شنیدید.
عشق همان برترین و بالاترین عمل بشر است.
می‌توان عشق را با ارزش‌های دیگری که در طول زمان برای انسان‌ها مطرح بوده است مقایسه کرد. مثلاً آن را با «فن سخنوری و بلاغت و فصاحت» مقایسه می‌کنیم. سخنوری و شیوایی کلام، موهبتی اصیل و متعالی است که انسان با آن قادر به تسخیر قلب‌ها و ذهن‌ها می‌شود. کسی که این توانایی را دارد می‌تواند دیگران را تشویق کند تا وظایف معنوی و روحانی‌شان را به انجام برسانند و حتی دیگران را تشویق کند تا اعمالی فراتر از وظایفشان انجام دهند.

    برچسب ها:
لینک کوتاه خبر:
×
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط کتاب صوتی سلام صدا در وب سایت منتشر خواهد شد
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • لطفا از تایپ فینگلیش بپرهیزید. در غیر اینصورت دیدگاه شما منتشر نخواهد شد.
  • نظرات و تجربیات شما